
تو قیامت را قیامت میکنی بر امامان هم امامت میکنی خانهی ما گرچه از خشت است و گل خشت روی خشت نه دل روی دل آستانش آسمان آسمان سقف بالا تر ز بام کهکشان آن چه در این خانه خود را مینمود عشق بود و عشق بود و عشق بود کی به سینا پای موسی میگذاشت گر سراغ خشتی از این خانه داشت پور عِمران مست از انگور ماست چهار موسی آفرین بر طور ماست دخترانت بانوان مریماند هر دو در عزت علمدار در عالماند تا تو هستی قبلهی کاشانهام کعبه میگردد به دور خانهام حیف شد این خانه را آتش زدند با کبوتر لانه را آتش زدند شر ح این حجران این خون جگر این زمان بگذار تا وقت دگر