حسین عینی فرد

بوی سیب و بوی غربت

331
14
بوی سیب و بوی غربت
بوی خون و بوی تربت

گمونم که از همینجا
شروع می‌شه قتل و غارت

ای وای دلم خونه‌ی روضه‌ها شد
ای وای حسین وارد کربلا شد

ای وای پر از خار و خاشاک اینجا
ای وای گمونم همون خاک اینجا

می‌گفتن اینجا پر آبه
بی درد و بی اضطرابه
اما حالا توی کوفه حرف شمشیر و طنابه

ای وای می‌گفتن که مهمون نوازن
ای وای به پا شد دیگه خیمه‌گاهم
ای وای هیمنجا می‌شه قتله‌گاهم

ای وای دیگه راه آب و می‌بندن
ای وای که دست رباب و می‌بندن

ما رو اینجا دوره کردن
با نیزه‌ها دوره کردن
اهل و ایال حسینو نامحرما دوره کردن

ای وای می‌افته زمین دست سقا
ای وای می‌شه اکبرم اربا اربا

ای وای میون گلوم استخونه
ای وای سرم روی نیزه می‌مونه

مثل بارونه می‌باره خواهرم دلشوره داره
گفتم از گوش رقیه گوشواره رو در بیاره

ای وای امون از شب بی ستاره
ای وای چه بد زخمیه گوش پاره

ای وای غم کربلا و رقیه
ای وای خرابه کجا و رقیه

نظرات

نظری وجود ندارد !

لیست پخش