اول طوفان کربُبلا کشتی برکت خدارو ناخدا نشسته هم به عرش هم به قلب ما برای حضرت حسین مقتدا نگارا دلبرا زهرا تبارا کریما منعما آیینهدارا چه باشد پادشاه پادشاهان اگر رحمت کنی مُشتی گدا را چه شود به چهرهی زرد من نظری برای خدا کنی که اگر کنی همه درد من به یکی نظاره دوا کنی ابنُ الهدی، ابنُ الولا یا مجتبی حسن ابن علی ابنُ الامین، ابنُ الیقین امام مبین حسن ابن علی یه کفم جام مِی و یک کف هم دست دعا میروم هرجا ساقی گوید بیا بیا بر لبم قطره قطره جاری خدا خدا در دلم لحظه لحظه فریاد مجتبی چنان مستم چنان مستم من امشب که از چنبر برون جستم من امشب چنان چیزی که در خاطر نیاید چنان هستم چنان هستم من امشب تو شهی و کشورِ جان تو را تو مَهی و جانِ جهان تو را زِ رَه کرم چه زیان تو را که نظر به حال گدا کنی ابنُ النبی، ابنُ الوصی تقیٌ النقی حسن ابن علی ابنُ الامام، قائم مقام علیک السلام حسن ابن علی اسم اعظم و نورانیِ خدا امام عرصهی تدبیر و اقتضا شکوه آیهی یهدی لمن یشاء قمر روشن شبهای ربّنا تو آن ماهی که در گردون نگنجی تو آن آبی که در جیحون نگنجی تو آن دُرّی که از دریا فزونی تو آن کوهی که در هامون نگنجی تو کمان کشیده و در کمین که زنی به تیرم و من غمین همه فکر من بوَد از همین که خدا نکرده خطا کنی و هو الکریم، ابنُ الکریم نورُ العظیم، حسن ابنُ علی ابنُ البشیر، ابنُ النظیر سراج المنیر، حسن ابن علی