امام آسمونا روی زمینه نفسهاش شماره افتاده تو سینه (چراغ آخریه شهر مدینه، آی مدینه) ۲ امام حکمت و علم تمام رأفت و حلم علوم حق با روضهاش عجینه کلام آخرش نماز، تقوا، حسین سلام آخرش (سلام و یا حسین...) بمیرم عطش لبهاش تشنه مونده چه اشکی میریزه دلها رو سوزونده گمونم که دم آخر نوحه خونده روضه خونده غروب سرخ مقتل نبود، سنگی معطّل رمق توی جسمش، نمونده درست دم غروب، شمر، خولی، سنان گل بنفشه کو، عصا، نیزه، کمان
۲۰
عالی مثل همیشه
عالی