از این که بیوفایم خیلی دلم گرفته باید به خود بیایم خیلی دلم گرفته ادعونی استجب را خواندم ولی از اینکه لنگ است هر دو پایم خیلی دلم گرفته در خود شکستم از خود گفتم میان سجده با اشک بیصدایم خیلی دلم گرفته ردم نکن به والله جز تو کسی ندارم کاری بکن برایم خیلی دلم گرفته دلم گرفته دوباره این شبا برا حرم گرفته میبینی بازم چجوری روز و شبمِ ازم گرفته دلم گرفته