آمدم ای شاه پناهم بده خطِ امانی ز گناهم بده نام تو را گفتم و باران گرفت خیس شدن از گریهی ما صحنها پنجره فولاد، گره باز کرد از منِ افتاده به لطف شما مثل همیشه دَمِ بابُ الجواد حاجت ما بود که آقا رضا جایی اگر نبود که خدا را صدا کنید بابُ الجواد و سایهی ایوان طلا که هست