آسمون به دست سقّا می‌گرده

آسمون به دست سقّا می‌گرده

[ میثم مطیعی ]
آسمون به دست سقّا، می‌گرده
گِردِ قامتش یه دنیا، می‌گرده

کسی که ضرب شستش شبیه حیدره
کسی که از همه آسمونیا سَره

همین که حمله‌ور میشه سوی مِیمنه
فراری میشه دشمن به سمت مِیسره

خدای غیرت و کوه احساسه 
شکوه کربلا، افضلُ النّاسه
یه مَرده تو جهان، اونم عباسه

حسین حسین حسین، ذکر لب‌هامه
حسین حسین حسین، دین و دنیامه
حسین حسین حسین، خواب و رویامه

میشه من بیام حرم یا ابوفاضل؟
با عراقیا بگم، یا ابوفاضل

دلم همیشه اسمت رو میگه با غرور
منو بِبَر به اون، سرزمین عشق و نور

نشه نیام حرم، اربعین کجا برم؟
نشه نیام حرم اربعین، بلا به دور

اجازه‌ی تو میشه، گذرنامه‌‌م 
 دعایی کن برای دل‌آرامم
که ختمِ به حرم شه، سرانجامم

شد مدینه خوش‌خبر، ماشاءالله 
باز حسین شده پدر، ماشاءالله

یه چی بگم دل بچه شیعه، حال بیاد
حسین به عشقِ حیدر به عشق شیعه‌هاش

به کوریِ معاویه و فداییاش
دوباره اسم شاهزاده‌شو علی گذاشت

علی علی علی، عالی و اعلی
علی علی علی، جونم ای مولا
بمونه تا ابد پرچمت بالا...

نظرات