عمه ببین عمه ببین دل خسته را جان آمده

عمه ببین عمه ببین دل خسته را جان آمده

[ امیر آهمند ]
عمه ببین عمه ببین دل خسته را جان آمده
موی مرا شانه بزن گیسو پریشان آمده
امشب شب یلدا شده مهتاب من پیدا شده
از روی نیزه عاقبت قاری قرآن آمده

شد تعبیر خواب من جواب من حسین حسین
آمد آرزوی مستجاب من حسین حسین
بابای به خاک و خون خضاب من حسین حسین

******

بابا چرا بابا چرا با من نمی‌گویی سخن
با دختر غم دیده‌ات چیزی بگو حرفی بزن
از دست سنگین سنان از ضرب چوب خیزران
بابا شکسته مثل تو ابروی من دندان من

دور از من چرا بودی جدا بودی حسین حسین
وقتی که زمین خوردم کجا بودی حسین حسین
مثل من به زیر دست و پا بودی حسین حسین

---------------------------------
انجمن ادبی تکیه نوکری

نظرات