روضه نفس گیره دلم کبابه

روضه نفس گیره دلم کبابه

[ امیر آهمند ]
روضه نفس گیره دلم کبابه
این ماجرا حتی فکرش عذابه
مرثیه خون امشب سنگین ترین روضه اش
بزم شرابه

بی عمامه پا برهنه کشون کشون بردنت
پیش چشم اهل بیتت با چشم خون بردنت
به گناه بی گناهی به قصد جون بردنت

ولی از کوچه و بازار نه
میون خنده‌ی انظار نه
به تو حرف بد زدن اما
جلوی چشم علمدار نه

*****

قلب تو از غصه در اضطرابه
کاشکی بگن اینا همش یه خوابه
اما برای تو قطعی ترین روضه
بزم شرابه

بی حیاها با خبر از مقام والای تو
جامشونو پر میکردن جلوی چشمای تو
بردنت تو مجلسی که نبود اصلا جای تو

ولی با اهل و عیالت نه
با گلای خسته حالت نه
شنیده حرف کنیزی رو
دختر کم سن و سالت؟ نه

******

امشب همه عالم در تب و تابه
داغ تو بیرون از حد و حسابه
از سامرا تا شام نزدیک ترین روضه
بزم شرابه

با صدای خنده هاشون قاتل جونت شدن
کاشکی دیگه بیشتر از این تو رو عذابت ندن
اما مقتل مینویسه به تو تعارف زدن

جلوتر رفته مصیبت نه
بیشترم شده جسارت نه
کسی ته مونده ی جامش رو
ریخته رو سر بریدت نه

---------------------
انجمن ادبی تکیه نوکری

شعر و سبک: امیر آهمند، احسان نوری

نظرات