کاشکی که خادم حریم سامرا بودم من

کاشکی که خادم حریم سامرا بودم من

[ مهدی نظری ]
کاشکی که خادم حریم سامرا بودم من
کاشکی یه کم نزدیک به شهر کربلا بودم من

وقتی که دلتنگ نجف می شدم        
روبروی ایوون طلا بودم من 2

با چشم تر ضریحو می گرفتم / دخیل می بستم به ضریح آقا
وقتی می خواستم که حاجت بگیرم / قسم می دادم آقامو به زهرا

از سامرا پل می زنم امشب میرم کربلا کربلا 2

اللهم ارزقنا حرم کربلا کربلا

کاشکی ضریح شیش گوشت شبیه کربلا بود
کاشکی که گنبدت آقا مثل امام رضا بود

کاشکی به اسم فاطمه آقا جون     
 یه صحن زیبا توی سامرا بود 2

من اونجا هستیمو به پات می ریختم / اشکامو پای روضه هات می ریختم
آرزوم این بود تو حیاطت آقا / دونه برا کبوترات می ریختم

از سامرا پل می زنم امشب میرم کربلا کربلا 2

اللهم ارزقنا حرم کربلا کربلا

منبع :سایت بی پلاک

نظرات