تنم شده پر از کبودی

تنم شده پر از کبودی

[ عبدالله باقری ]
تنم شده پر از کبودی * از دست "سِنْدیِ"یهودی ۲

افطارم و با تازیونه
وا کرده از بس وحشیونه 
تن غرقِ خونه ۲

یه جور زده،ضرب لگد،حتی برا دعا نفس بالا نمیاد
وای مادرم،چی‌کشیدی؟، اون روز میون کوچه از ضربه‌ی صیاد

پرم بده ۲ از این قفس "خَلِّصْنی یارب"

رسمِ تو ما لحظه ی آخر*گریه برا حسین بی سر ۲

درسته هستم تو سیاچال
یادم نمی‌ره جسم پامال
امون ز گودال ۲

یه مرد نبود،به شمر بگه، محاسن داداشِ زینبو رها کن
ای نانجیب،یا لااقل،به سُنّتِ مسلمونا سر و جدا کن

کرب و بلا ۲ امون امون از دل زینب

منبع:موسسه ادبیات آیینی بی‌پلاک

نظرات