نیا نیا

نیا نیا

[ عبدالله باقری ]
نیا نیا
کوفه برات یک عالمه نقشه کشیده
نیا نیا
آخه چطور بگم چشام اینجا چی دیده
قلب اینها / مثل سنگه
قدر ارزن محبت ندارن
بی‌وفایی / رسمشونه
(اینجا مهمون و تشنه میذارن ۲)
(شب تیره ۲)
همه‌ش بی اختیار اشکام سرازیره
چطور آخه بگم برگرد دیگه دیره (دیگه دیره ۲)

******

بگو نیاد
دخترعموم از روی تل جنگو می بینه
بگو نیاد
رو پیشونیت زینب رد سنگو می بینه
کینه دارن / پس بعیده
رو تنت جای سالم بذارن
غیر شمشیر / غیر نیزه 
(نعل تازه دارن بر میدارن۲)
(چه دنیایی۲) 
داره خولی به سر چه آرزوهایی
تنورش هم مهیّای پذیرایی (پذیرایی۲)

---------------------------------
موسسه ادبیات آیینی بی‌پلاک

نظرات