تو هوای شهر پیچیده بوی سیب یه صدا داره میگه انا الغریب رسیده دوباره باز هلال غم آقامون داره میگه الی الحبیب قرار چشمامون بازم بگیره نمنم بارون لیلا بشه حسین و ما مجنون روضه بگیریم واسه آقامون بوی دود و اسپند بوی نذری مادری گریون چشم اون که دلتنگه شب آخر (مادر توی گوداله حال خواهرم زاره اسبارو نگه دارید میبینید که جون داره) ۲ لالا پسرم بخواب عزیزم اشکامو روی لبات بریزم پیراهنت هم که بردند آخر میدوزم برات دوباره مادر زمین و آسمان نالان و گریان غریب آقا جانم، غریب حسین جان ...