
صبح خلقت که حق آورد قلم مویش را خواست تا خلق کند سرو نبی خویش را اول کار کشید آن خط ابرویش را چشم آهویش را حوریان محو تماشا همه گفتند خدایا که بود این مه شیرین و دلآرا و خدا گفت به آنها یوسف مصر وجود است علی اکبر لیلا چه حلاوتی چه بلاغتی چه جمالی چه کمالی چه قیامتی چه شباهتی چه اصالتی آمده احمد ثانی به عبارتی (علی یا علی) تا به تصویر کشید آن رخ تابانش را از پس پرده عیان کرد نمکدانش را نم نمک خلق نمود آن لب خندانش را تیر مژگانش را عرشیان غرق تولی همه گفتند خدایا که بود این شه دردانه که برده دل ما را و خدا گفت به آنها قبلهی اهل سجود است علی اکبر لیلا چه شرافتی چه فضیلتی هول محشر بنشاند به اشارتی چه کرامتی چه بشارتی اهل دوزخ برهاند به شفاعتی (علی یا علی) مهر آمد که ببیند رخ زیبایش را ماه هم سرمه کند خاک کف پایش را عرش آمد که ببیند قد رعنایش را قد و بالایش را فرشیان واله و شیدا همه همه گفتند خدایا که بود این گل خوش بوی مصفا و خدا گفت به آنها نفسش عنبر و عود است علی اکبر لیلا همه مشغول عبادت چه عبداتی چه سعادتی چه ولایتی هدیه داده است خدا به چه سعادتی (علی یا علی)