زندگی بیتو حروم رقیه تویی عشق ناتموم رقیه من میخوام برا حسین بمیرم پیش چشمای خانوم رقیه شاه بانو حق داره اگه بهت سجده کنه ماه بانو تو به آغوش حسینی بهترین راه بانو میگه عباس بهت ماشاءالله بانو حلمای حسین، زهرای حسین روشن شد به دیدنت چشمای حسین یاسین حسین، تسکین حسین ای دختر سهسالهی شیرین حسین (یا رقیه، یا رقیه) ۴ ندی ما رو به جایی حواله زندگی بیتو آره محاله من یقین دارم که کرده امضا کربلاهام و خانوم سهساله ای بانو داره زندگیم با عشق تو میشه طی بانو قسمتم میکنی سوریه بیام کی بانو میشه حرفامو بگی به سرِ رو نی بانو مِرآت حسین، سادات حسین معلومه که خیلی خاطرخوات حسین قرآن حسین، جانان حسین میخندی حسین میگه ای جان حسین (یا رقیه، یا رقیه) ۴ * * * * تو بگو عشق، من میگم رقیه میره قلبم با یه (ذکر سهساله) ۲ تو بگو دل، سَر برات میارم دست ازت بردارم، (دیگه محاله) ۲ محشره رقیه بهترین اسم دختره رقیه خودش یه تنه لشگره رقیه به ماها میگن نوکره رقیه تاجداری بانو، پرچمداری بانو تنها دلیل ذوق علمداری بانو شاهکاری بانو، باوقاری بانو ارث از بابابزرگته کرّاری بانو (رقیه، رقیه) ۲