رفتی و چقدر دلتنگ تو شدم

رفتی و چقدر دلتنگ تو شدم

[ وحید شکری ]
رفتی و چقدر، دلتنگ تو شدم
شهر به شهر منم، دنبالت اومدم
زندگی برام، تلخِ بدون تو
سختِ این فراق، اما به جونِ تو

من کجا، داغ زینب کجا
نعل مرکب کجا، وای وای وای
تو کجا، کرببلا کجا
ذبح از قفا کجا، وای وای وای

خواهر نیستی بدونی
(چی کشیدم) ۳ داداش
خواهر نیستی بدونی
من صبورتر از دل زینب ندیدم داداش
خواهر نیستی بدونی
دیدن جسم برادر روی خاکا ساخته
خواهر نیستی بدونی
دیدن یک خنجر کهنه رو حنجر سخته

(وای، آمده از دل زینب) تکرار

حرمت منُ، این جوری داره قم
با محبتن، اهل دیار قم
آب تکون نخورد، یک لحظه تو دلم
شاخه‌های گل، ریختن رو محملم

قم کجا، کوفه و شام کجا
سنگ و دشنام کجا، وای وای وای وای
قم کجا، بزم اغیار کجا
کوچه بازار کجا، وای وای وای

زن نیستی که بدونی
رد شدن از پیش چشم بی‌حیا دشواره
زن نیستی که بدونی
سخته صورت رو پوشوندن با یه آستین پاره
زن نیستی که بدونی
مجلسِ نامحرما اون اضطراب یعنی چی
زن نیستی که بدونی
زینبُ بردن توی بزم شراب یعنی چی

(وای، امون از دل زینب) تکرار

جونمُ گرفت، آخر همین فراق
اما بدتر از، این داغ دارم سراغ
یک سه ساله مُرد، از دوری پدر
هی می‌گفت بابا، من رو بیا ببر

من کجا، خار صحرا کجا
رفتی بابا کجا، وای وای وای
من کجا، روی نیلی کجا
فحش و سیلی کجا، وای وای وای

دختر نیستی بدونی
دختر شامی منُ بازی می‌ده بابا
دختر نیستی بدونی
قاتلت گوشواره از گوشم کشیده بابا
دختر نیستی بدونی
چند شبِ خوابت رو دیدم روی پات می‌شینم
دختر نیستی بدونی
یک دفعه لکنت می‌گیرم زجرُ تا می‌بینم

نظرات