رفتی و چقدر دلتنگ تو شدم

رفتی و چقدر دلتنگ تو شدم

[ مازیار طاولی ]
رفتی و چقدر دلتنگِ تو شدم
شهر به شهر منم، دنبالت اومدم

زندگی برام تلخه بدون تو
سخته این فراق، اما به جون تو

من کجا، داغ زینب کجا
نعل مرکب کجا، وای وای وای
تو کجا کرب و بلا کجا
ذبح از قفا کجا وای وای وای

خواهر نیستی بدونی چی کشیدم چی کشیدم داداش
خواهر نیستی بدونی من صبورتر از دل زینب ندیدم داداش

 خواهر نیستی بدونی روی خاکا دیدنِ جسم برادر چه سخته
خواهر نیستی بدونی دیدن یک خنجرِ کهنه رو حنجر چه سخته

وای امون از دل زینب... 

****
حرمت منو اینجوری داره قم
با محبتن اهلِ دیار قم

آب تکون نخورد یک لحظه تو دلم
شاخه‌های گل ریختن رو محملم

قم کجا کوفه و شام کجا
سنگ و دشنام کجا وای وای وای
قم کجا بزم اغیار کجا
کوچه بازار کجا وای وای وای

وای امون از دل زینب... 

****

جونمو گرفت آخر همین فراق
اما بدتر از این داغ دارم سراغ

یک سه ساله مُرد از دوریِ پدر
هی می‌گفت پدر من رو بیا ببر

من کجا خار صحرا کجا
رفتی بابا کجا وای وای وای
من کجا روی نیلی کجا
فحش و سیلی کجا وای وای وای

دختر نیستی بدونی دختر شامی منو بازی نمیده بابا
دختر نیستی بدونی قاتلت گوشواره از گوشم کشیده بابا

دختر نیستی بدونی چند شبه خوابت رو دیدم روی پات میشینم
دختر نیستی بدونی یک دفعه لکنت می‌گیرم تا که زجرو می‌بینم 

*****

چشمام اگه می‌بینی کبوده
زیر سرِ بازار یهوده

امون از آزارش
طناب به دست شدیم گرفتارش
امون از آزارش
خراب بمونه شام و بازارش

من نازپرورده بودم، عذاب ندیده بودم
عمه می‌گفت تا حالا شراب ندیده بودم
سر رو توی بدن رباب ندیده بودم
عذاب ندیده بودم

نظرات