خدا را شکر عمری را به عشق تو گرفتارم تمام هستیام را من به چشمانت بدهکارم به لطف حضرت زهرا من از عشق تو سرشارم ثناخوان شما هستم چو میثم بر سرِ دارم نمیگویم که مِقدادم، نمیگویم که عَمّارم صریح و ساده میگویم علیجان دوستت دارم من از آنان که دستان تو را بستند بیزارم حیدر، حیدر... **** نمیدانم چرا اینگونه مجنون و پریشانم گهی محزون و غمگینم، زمانی شاد و خندانم دلیل بارش باران، ببین لبریزِ بارانم بدونِ تو همه کفرم و با تو عین ایمانم گدایی از گدایان تواَم، از نسل سلمانم صریح و ساده میگویم علیجان دوستت دارم من از آنان که دستان تو را بستند بیزارم حیدر، حیدر... **** دوباره یا علی گفتم دلم مجنون و شیدا شد اذان گفتم به نامت تا رسیدم، عشق معنا شد هزاران بار با نامت گره از کار من وا شد خوشم از این که عمرم وقف فرزندان زهرا شد مسیر من در این دنیا تولّی و تبرّی شد صریح و ساده میگویم علیجان دوستت دارم من از آنان که دستان تو را بستند بیزارم حیدر، حیدر...