
چنان گیسو رها هستم غریبا آشنا هستم نمیدونم کجا بودم نمیدونم کجا هستم نشستم روبهروی تو شدم بسته به موی تو به روی من نیاوردی که تنها یک گدا هستم اونقده خوبی که باورم شده یک روز برات میمیرم چقدر بزرگی اجازه دادی پر شالتو بگیرم آخ برات بمیرم تو این زمونه به هیچ کسی غیر خودت تکیه نکردم ببخش عزیزم هنوز برات یک دل سیر گریه نکردم دورت بگردم