خواهر تو دیده سرت رو نیزه‌ها بود

خواهر تو دیده سرت رو نیزه‌ها بود

[ علی کبیری ]
خواهر تو دیده سرت رو نیزه ها بود
جلو چشاش تن تو به زیر دست و پا بود

با هر چی می‌شد زدنت توی گودال
کسی ندید که مادرت تو قتلگاه بود

می‌زدن تو رو زیر دست و پا
می‌زدن پیرمردا با عصا 

می‌زدن
رو به روی چشم زهرا زدن

اومدن با ده سواره
روی جسم پاره پاره

نعل اسب و تن زخمی
چقدر از تو خون می‌باره

وای سرت 
چی آوردن سر پیکرت 

همگی ریختن دور و برت
بمیرم برا دل خواهرت

وا حسینا ۴

سر بابامو زدن به نیزه ها
اَین عمی العباس

دستور حمله دادن به خیمه ها
اَین عمی العباس

دیکه امنیت ندارن عمه ها
اَین عمی العباس

شده وقت غارت گوشواره ها
اَین عمی العباس

عمو بیا۲
تو که رفتی بعد تو آتیش به خیمه ها زدند

عمو بیا ۲
تو که رفتی زن و بچه ها رو بی هوا زدند

عمو بیا ۲
پای شمر و حرمله به خیمه هامون وا شده

عمو بیا ۲
تو که رفتی سر گوشواره من دعوا شده

ابتا ۲
اَین عمی العباس

نظرات