بغل بابا

بغل بابا

[ علی کرمی ]
شراب می‌خورد لباتو پاره پاره کرد
یکی ازش کنیز می‌خواست 
نگم به کی اشاره کرد

بابا بغل می‌گیره بچه‌ش رو
بغل نداره پیکرت
موهاتو شونه می‌زنم خالی
نباشه جای مادرت
می‌خوام که قربونی واسه سر شم
به من نیومده بزرگ‌تر شم
بگو بهم میاد آخه که دربه‌در شم

می‌بوسمش لبای پاره‌ت رو
یادم نرفته اون شرارت رو
یزید لعنتی و اون جسارت رو

شراب می‌خورد لباتو پاره پاره کرد
یکی ازش کنیز می‌خواست 
نگم به کی اشاره کرد

تو بزم مِی غرور مهمونت شکست
یه جوری زد بابا دیدم
چجوری دندونت شکست

نظرات