
بخشیدن رو معنا کردی قلب ما رو احیا کردی با ما بدها خوب تا کردی نزدیم در رو ولی وا کردی درِ گوشِ دل گفتم اینجا گدایی کردن نداره اصلا خجالت والّا پیش کریم اومدی یالّا بیرودروایسی چیزی که خواستی بگیر از مولا، بگیر از مولا اینجا ناامید باشی به جون خودم باختی اینجوری باشه یعنی این آقا رو نشناختی امشب دلتو پیش پای کریم انداختی یا مولا، یا مولا... قلبت از حکمت آکَندهست دست لطف تو بخشندهست شمشیر صلحت بُرَّندهست با این تدبیرت عَدو بازندهست تو حس از او قدرت بود سراسر خیر و سراسر نعمت، پُر از فرصت بود برای مومنین عزّت بود سراسر حِلم و سراسر شوکت، همش حکمت بود جنگت مثل پیغمبر، صلحت مثل پیغمبر شیر خَلَفِ حیدر، مثل علی جنگاور هم صلحت و هم جنگت، بُرَّندهتر از خنجر یا مولا یا مولا... استادِ جنگِ تو حیدر چون حیدر هستی جنگاور تا زدی به قلب لشکر خودت با حیدر جَمَل شد محشر اصول جنگو خوب شناختی یَلای دشمن فرار میکردن تو که میتاختی شترو با بارش انداختی همه دیدن که تو با یه ضربه کارشو ساختی سرکوبیِ اون فتنه، شاهکار خودت بوده طوفان یه نمایش از پیکار خودت بوده تو کربلا هم قاسم تکرار خودت بوده یا مولا یا مولا...