
یه ذرّه مدح خورشیدو سپردن حرفی نمیمونه برای گفتن چند سالیه که زندگیم شدی و یه دل نه صد دل عاشقت شدم من خیلی زیادی از سرم، تاج سرمی سَرورم خواستنیتر از مادرم، از تَه دل دوسِت دارم اسم تو حکه رو نگین، معجزهی روی زمین واسهی منی بهترین، عشقت نقطهی پرگارم چه حسّ خوبیه که دورم صمیمیتر از تو ندارم حتی میون رفقامم قدیمیتر از تو ندارم ای جانم حسن، ضربانم حسن آرامش قبل از طوفانی طوفان حسنجانه تجسّم قرآن حسنجانه خدایی کار خلقتت تمیزه خاطرتم برام خیلی برام عزیزه تا اسم تو رو میگم بس که شیرینه از گوشهی لبم عسل میریزه قبلهی همهی عاشقا، استجابتِ هر دعا یکی یهدونهی خدا یا کریمِ آل طاها تسبیحِ توئه کهکشون، وسعت دلت آسمون مثل باباتی مهربون، پسر ارشدِ زهرا میبینم اون روزو که ماها پا سفرهی صحن تو سیریم جشن تولّدت رو هر سال تو حَرمت برات میگیریم آقامه حسن، بامرامه حسن مرهم و امیدِ فردامه حسن ای جانم حسن...