
آنکه در عالم ذر روزی ما را غم داد غم و شادی جهان را به خدا توأم داد اول ماه حسین است خدایا شکرت باز امسال محلی به منِ بد هم داد آی مردم همه دعوت به محرم شدهاید بار عامی ست که ارباب به این عالم داد هر کسی را به طریقی سوی کشتی آورد به کسی دیگ غذا داد و به یکی پرچم داد مشتری ذات خدا بود، فروشنده حسین جمع ما را به خدا داد، ولی درهم داد ما خودی های حسینیم نشانش این است که به ما آب فرات و به همه زمزم داد به خدا ما که ندیدیم بگوید احدی حاجتم را ز حسین خواستم اما کم داد حسین... حسین... حسین... صد برابر ز خود فاطمه پس میگیرد آنکه در بزم عزا آمد و یک درهم داد از حَسن اِذن گرفتم که حسینی شده ام از بقیع آمدم و کرب و بلا را هم داد یا رب این مرد چه مردی ست نفهمم من که به دشمن ته گودال بلا خاتم داد