پیکرهی توحید کور بشه اون چشمی که میکنه تردید توی زندگیش از هیچ کسی نمیترسید علی الحق... شهنشَه جاوید هر جا اسمت میومد فاطمه میخندید تحت فرمان توئه ابر و مَه و خورشید علی الحق... حیدر از تو خورشید میگیره نور حیدر جون بخواه فقط بده دستور حیدر تو به عالَم امپراطور یکی یه دونهس علی، خَلق نمونهس علی مقصد علیه پس کعبه بهونهس خونه نمیریزه رویِ سرِ ما تمثال علی رو دیوار خونهس