یا مُعِزَّالمؤمنین کوثر اندر کوثری

یا مُعِزَّالمؤمنین کوثر اندر کوثری

[ محسن عراقی ]
یا مُعِزَّالمؤمنین، کوثر اندر کوثری
(قدر زر، زرگر شناسد، قدر گوهر، گوهری) ۲

گوهر گوهر، می‌ریزه از لبش
حیدر حیدر، مناجات شبِش
لشکر لشکر، عقب عقب می‌رن
محشر محشر، می‌شه با غضبش

جنگِ نفس‌گیرِ تو، از نفس انداخته
عامل هر فتنه رو، تُو قفس انداخته
ضربه‌ی شمشیر تو، شده ضربُ‌المَثَل
غرّش تکبیر تو، یعنی ضربُ‌الاَجَل

*****

(ای کریم ابنِ کریم، دل به تو بسته علی) ۲
(حیدره دست خدا امّا تویی دست علی) ۲

بسمِ‌الله شد، شروع نبرد تو
می‌مُردن از، نگاه مَرد تو
می‌لرزیدن، یل‌های عرب
وقتی که تو، می‌کردی غضب

شبیه خیبر شده، رزمِ طوفانِ تو
سپاهِ دشمن شده، مات و حیران تو
ز تیغِ بُرّان تو، به یقیناً حسن
علی می‌گفت ای وَالله، به تو جانم حسن

نظرات