یکی بود یکی نبود علی که بود الهی کور بشه چشم حسود اون که منکر تو شد میفهمه زود سرنوشتش میشه مرحبِ یهود هر کی باهات درافتاده یقیناً که وَرافتاده یک طرفی دست و پا یک طرفی سر افتاده نکته این است که وصل است به دیوارش پس کَنده شد با سرِ انگشت دو در از چپ و راست روی دُلدُل سواری مثل یه باز شکاری سرِ مَرحبو زدی تو با یه ضربهی کاری رعشه افتاده تنِ هر چی یهوده ای مرگ بر اسرائیل با سپر اومد و بیسپر برگشت با سر اومد و بیسر برگشت هرکسی اومد به نبردِ تو یه نفر اومد دو نفر برگشت