(یا رَب، پسر شیرِ جمل داره میره به میدون)۲ (زینب، آینه و قرآن آورده با چشمای گریون )۲ سلامُ علی قاسم ابن الحسن... (شیره، یه تنه رفته تو قلب یه عده حرامی)۲ (خورده ضربهی تیغشو گردنِ اَزرقِ شامی)۲ (رجز خوندنش شبیه رجز خوندنِ حیدره)۲ بنازم بهش، که استاد جنگش علیاکبره سلامُ علی، سلامُ علی قاسم ابن الحسن... اگه بهار تویی، شورهزار گلزار است اگر کریم تویی، سائلی نمیماند