
همراه بابایی، هم قد سقایی طفل شهیدِ من، ما بین مردایی سرِ بچم روی نیزه، سر باباش روبروشه الهی مادرِ بمیره سر نیزه تو گلوشه گریه کم کن برام، علی لای لای آی بالام، علی لای لای هر جا رفتی میام، علی لا ی لای آی بالام، علی لای لای خوندی رجز مادر، مثلِ علی اکبر با گریه تو میدون، گفتی انا الحیدر تو نمیخواستی که تنها، توی گهواره بمونی چه رجزهایی که خوندی، با زبون بی زبونی این شده نالههام، علی لای لای آی بالام، علی لای لای من علیم و میخوام، علی لا ی لای آی بالام، علی لای لای گهوارۀ خالی، رو دست مادر موند از اون علی اصغر، تنها همین سر موند تنت از ضعف نیمهجون بود،که تورو از شیرگرفتن تا دیدن آروم نمیشی، سرت و با تیر گرفتن خون شده گریه هام، علی لا ی لای آی بالام علی لای لای آی سو سوز آی انام، علی لای لای آی بالام علی لای لای این حرمله بازم از ما طلب کاره چشم از سر تو رو نی برنمیداره چقدر بی دینن اینا، همگی اینجا رحم ندارن جلوی من نیزه دارا رو سرت قیمت میذارن گریه کن پابه پام، علی لای لای آی بالام علی لای لای من گرفته صدام، علی لا ی لای آی بالام علی لای لای ****