نه تنها من، نه تنها تو، نه تنها آنکه دین دارد که عالَم هرچه دارد از اميرالمؤمنين دارد بگو در چنتهی خود هر چه دارد رو کند، اما مگر دنیا چه خیری جز علی در آستین دارد؟ بگو موسی، بگو عیسی، بگو آدم، بگو خاتم که هرچه انبیا دارند امامُ المتقین دارد خودش گفتهست مخلوق است، اگرنه باورم این بود که اوصافی شبیهِ ذاتِ ربُّ العالمین دارد یَدُ الله و لِسانُ الله و عینُ الله و وجهُ الله کدام انسان در این دنیا صفاتی اینچنین دارد؟ بخوان آیاتی از نهج البلاغه، کاملاً پیداست که او هم یک کلامُاللهِ اعجازآفرین دارد زمانی که به پیغمبر تمام قوم شک کردند فقط حیدر، فقط حیدر، فقط حیدر یقین دارد خدا را شکر حیدر هست، عیدُاللهِ اکبر هست پیمبر خاطرش تخت است از اینکه جانشین دارد چه حاجت دارد این مولا به انگشتر زمانی که رکابِ عرش از یاقوتِ چشمانش نگین دارد از اشکِ چشمِ او یک قطره بر خاک نجف افتاد از آن اشک است آری، هر چه دُرّ این سرزمین دارد خدا بیشک برای شیعیان در جَنَّتُ الاعلی از انگور ضریحش خوشه خوشه دستچین دارد بگو با یار و با اغیار، غیر از حیدر کرّار ردای جانشینی را نه آن دارد، نه این دارد **** چو شهر علم نبی گشت در علی بشود بَدا به حال هرآن کس که بر علی بشود غدیر صحنهی اوج ولایت است ببین پیمبر آمده از هر نظر علی بشود چه محشری شده بر پا به روی بار شتر حساب کن که نبی ضرب در علی بشود نه اینکه نام علی حافظِ ابوالبشر است قرار بود دعای سفر، علی بشود به غیر فاطمه آن هم نه در تمام جهات نمیشود که کسی این قدر علی بشود فقط برای حسین است این فضیلت که پدر علی و هرآنچه پسر، علی بشود یا علی و یا علی و یا علی... ***** اگر خسته جانی بگو یا علی اگر ناتوانی بگو یا علی ***** اگر لازم شود حرف از دهان بیرون نمیآید که بی نام علی تیر از کمان بیرون نمیآید علی را گر که بردارند از بین شهادتها صدا از بند بندِ این اذان بیرون نمیآید شنیدم شاطر عباسِ صبوحی گفته بینامش به والله از تنور گرم نان بیرون نمیآید نجف مِیخانهی شیعه است یعنی مشتری اینجا بمیرد دست خالی از دکان بیرون نمیآید چه زحمت میکشی بیهوده عزرائیل از این تن نخواهد حیدر کرار، جان بیرون نمیآید ***** نام ما را بنویسید به ایوان نجف نشد از نام سگ کهف کتاب آلوده