مانند کبوتر به هوای تو رهاییم

مانند کبوتر به هوای تو رهاییم

[ حاج منصور ارضی ]
مانند کبوتر به هوای تو رهاییم
از جانبِ سلطان برسد، هر چه رضاییم

ما را چه بد و خوب به پایِ تو نوشتند
احسان بکنی یا نکنی، باز گداییم

از بس که گنه دیدی و نادیده گرفتی
رو داده به ما تا که دگر بار بیاییم

آلوده دلان راه به مِیخانه ندارند
ما تشنه‌ی وصلیم، اگر بی‌سر و پاییم

ما را کرمِ تو در این خانه کشیده
آقای رئوفم، همه محتاج عطاییم

یک‌ بار شده جانِ جوادت بغلم کن
بیمارِ فراقیم و به دنبال دواییم

آشفتگیِ نوکرتان علّتش این است
جا مانده‌ی راهِ سفرِ کرب‌وبلاییم

زندانیِ بغداد زمین خورد و صدا کرد
ما وارث یک مادرِ افتاده زِ پاییم

زان روز که شد چشم زنی تار زِ سیلی
ما کوچه‌نشینان، همه محتاج عصاییم

گرچه جگرم سوخته، دلشوره ندارم
ما در همه حالات چنان کوهِ حیاییم

با دخترِ من بی‌ادبی کار ندارد
معصومه‌ی من راه به بازار ندارد

نظرات