
(لالا بر آنکه خواب ندارد چه فایده؟ ماندن بر آن که تاب ندارد چه فایده؟) ۲ احساس مادری به همین شیر دادن است آری ولی رباب ندارد چه فایده؟ (علی بالام)۴ اگر گهواره را پس داده بودند دلش خوش بود با طفلی خیالی بس کن رباب، سر به سر غم گذاشتی اصلاً خیال کن علی اصغر نداشتی بس کن رباب، حرمله بیدار میشود (سهمت دوباره خندهی انظار میشود) ۲ ... تیر از عدو خوردهای و قهر با منی (علی، علی)2 آوارهام میانهی هر شهر کردهای شیرت ندادهام نکند قهر کرده ای؟