حسین، حسین، حسین، حسین ای یار زینب، سالار زینب بازم فلک داره سر آزار زینب او میدوید و من دویدم او میبرید و من میبریدم در پیش چشمم میبرید و میبریدم دلی از کینه پره، از دست مولا دلخوره ببین چجوری پیش من سر حسینو میبره حسین من، حسین من، حسین من ***** ته گودال پیکر افتاده پیکری که بی سر افتاده زینب افتاده، زینب افتاده خنجر افتاده، حنجر افتاده رأس تو میرود بالای نیزهها من زار میزنم در پای نیزهها آه ای ستارهی دنبالهدار من زخمیترین سر نیزهسوار من ای حسینم، ای حسینم ای ضیاء هر دو عینم ای بی کفن چه با این پاره تن کنم با چادرم تو را باید کفن کنم من میروم ولی جانم کنار توست تا سالهای سال شمع مزار توست عمه جانم، عمه جانم، عمه جان قد کمانم عمه جانم، عمه جانم، عمه جان بی پناهم ***** با گریههام منم اطراف قتلگاه گفتی که خواهرم برگرد به خیمهها گفتی که زینبم برگرد به خیمهها بعد از دقایقی دیدم که پیکرت در خون فتاده و بر نیزهها سرت ای حسینم، ای حسینم ای ضیاء هر دو عینم چه کربلاست، چه پر بلاست سر حسین به نیزههاست حسین، حسین، حسین