دلم امشب هواییِ حسینه نه امشب هر شبو در شور و شِینه خودم اینجا توی روضت نشستم ولی قلبم تو بین الحرمینه منو دل کَندن از دلبر مَحاله دلم با دلبرم در شور و حاله با این آقا به این خوبی ندونم کی گفته کربلا رفتن خیاله نسیمی جانفزا میآید امشب نوایی آشنا میآید امشب به وقتِ شرعیِ زهرا صدایِ اذانِ کربلا میآید امشب غم عالم به قلبم خانه کرده مرا عشق حرم دیوانه کرده مرا امشب ضریحش میرباید که شمعم یادی از پروانه کرده حسین حسین... دل من بیقراره کربلاته همه میگن بهشت ایوون طلاته دیگه اینجوری عادت کردم آقا دیگه کرب و بلام تو روضههاته کرامت میکنی با یک اشاره رُخِ تو آسمون، چشمات ستاره واسه لطفِ نگاهِ مهربونت غریب و آشنا فرقی نداره حسین حسین...