دستان کوچکت مشکلگشای ما خونِ گلوی تو امضای عاشورا هستی عالجیناب ای پسر رباب جانم علی علی، جانم علی علی روی دستان من آهسته خوابیدی بهر آرامشم یک لحظه خندیدی سردارِ بی سری، مالک محشری جانم علی علی، جانم علی علی در خیمه مادرت دیده به راه تو شرمندهام پدر از این نگاه تو هدیه به مادرت شد جسم بیسرت جانم علی علی، جانم علی علی خاک قبرت شده جای خواب نازت میبندم با رباب چشم نیمه بازت بی هوا خوردهای، گویا جا خوردهای لای لای علی علی، لای لای علی علی