مهدی مختاری

بسم الله از ما، اجازه از شما

2120
25
بسم الله از ما، اجازه از شما
ایشاالله اربعین، پیاده کربلا

تویی تو سایه بالاسرم‌و
می‌خونمت خدای کرم‌و
توروخدا بذار یه حرمو، بیام حسین

مگه نگفتی که می خرمت
بیا خودم حرم می برمت

نذار که شک کنم به کَرمِت، امام حسین
به دخترت رقیه قسم دیوونتم 

واویلا از این دل زار و حزین
دلی که هرشبه تو فکر اربعین

دیگه دمای آخر منه
لحظه‌ای که رو خاک سر منه
اونی که یار و یاور منه، تویی حسین

منی که زندگیم همه توئه
باعث شادیام غم توئه
می‌دونم اینو که کم توئه، یه کربلا

یه کربلا منو بطلب نوکرتم
به مرتضی، به شاه عرب نوکرتم
 
حسین جای بارون می بینیم
از آسمون نیزه داره می باره

هرکی از راه می رسه
هرچی داره توی تنت می کاره

یه مسلمونم نبود هیکلتو از زیر پا ورداره
سر خونی تورو سنان داره رو نیزه ها می کاره

صدات می کنم سرت نیزه تنت روی خاکه
نگات می‌کنم یه لحظه شاید ببینی تو

اسیر شدی غروب نرسیده ما پیر شدیم
اسیر شدی با شمر و خولی هم مسیر شدی

اسیر شدی از این دنیا بعد تو سیر شدیم
واویلا

تشنه و گرسنگی آوردت شمر نانجیب
افتادی با صورت روی زمین

جاریه خونت به لب جونت
اونقدر زدن شکسته آقا دندونت

پر تو می‌زد سرتو می‌زد
خنجرش نمی برید خواهرتو می زد

نظرات

نظری وجود ندارد !

لیست پخش