از اون قدیم قدیما، این روضههای ارباب، دارالشفای ما بود تو مشکلا امید و آرزوی تمومِ، دل گرفتارا بود بزم روضه، مرحم زخمای ما کلید حاجتای تموم مستمندا بزم روضه، دوای هرچی دردِ این روضهها یه عمره، مُرده رو زنده کرده اگه یه روز تو این شهر، بساط روضه جمع شه، بلای واقعیه این روضهها تمومِ، چشم و چراغ کلِّ، شبای عاشقیه جانم ارباب، امید عالمینِ یه عمریه روزیِ ما، تو دستای حسینِ آقام آقام، آقاجونم فداتِ تموم زندگیمون فدای روضههاتِ