حنیف طاهری

ای خدا تو که شاهدی روزگار

6325
64
ای خدا تو که شاهدی، روزگار عجبیم و
بعد رفتن فاطمه، حال و روز غریبم و

ای روزگار، دردام و شبا به چاه گفتم
از بی‌کسی، نزدیک سحر به ماه گفتم

گفتم که جوابم و نداده
هرکسی که سلامم و شنیده

زهرام و ازم گرفته اون‌که
آتیش به زندگیم کشیده

«من رفتم ای دنیا یادت باشه
کاری کردی که زینب تنها شه»

ای خدا شده نوبتِ، حرف آخر حیدر و
یادتون نره بچه‌ها، اون وصیت مادر و

ای دخترم، عباس منِ پشت و پناهت
اون روزی که، به کرببلا میرسه راهت

من طاقت دیدن یه لحظه
چشمای پر اشکت و ندارم

من رفتنی‌ام ولی تو رو به
عباس و حسین می‌سپارم

«من میرم با این‎که کوه دردم
با زهرا تو گودال بر می‎گردم»

نظرات

نظری وجود ندارد !

لیست پخش