ای خدا تو که شاهدی روزگار
6325
64
- ذاکر: حنیف طاهری
- سبک: زمینه
- موضوع: امیرالمؤمنین (ع)
- مناسبت: شهادت امیرالمومنین علیه السلام
- سال: 1401
ای خدا تو که شاهدی، روزگار عجبیم و
بعد رفتن فاطمه، حال و روز غریبم و
ای روزگار، دردام و شبا به چاه گفتم
از بیکسی، نزدیک سحر به ماه گفتم
گفتم که جوابم و نداده
هرکسی که سلامم و شنیده
زهرام و ازم گرفته اونکه
آتیش به زندگیم کشیده
«من رفتم ای دنیا یادت باشه
کاری کردی که زینب تنها شه»
ای خدا شده نوبتِ، حرف آخر حیدر و
یادتون نره بچهها، اون وصیت مادر و
ای دخترم، عباس منِ پشت و پناهت
اون روزی که، به کرببلا میرسه راهت
من طاقت دیدن یه لحظه
چشمای پر اشکت و ندارم
من رفتنیام ولی تو رو به
عباس و حسین میسپارم
«من میرم با اینکه کوه دردم
با زهرا تو گودال بر میگردم»
بعد رفتن فاطمه، حال و روز غریبم و
ای روزگار، دردام و شبا به چاه گفتم
از بیکسی، نزدیک سحر به ماه گفتم
گفتم که جوابم و نداده
هرکسی که سلامم و شنیده
زهرام و ازم گرفته اونکه
آتیش به زندگیم کشیده
«من رفتم ای دنیا یادت باشه
کاری کردی که زینب تنها شه»
ای خدا شده نوبتِ، حرف آخر حیدر و
یادتون نره بچهها، اون وصیت مادر و
ای دخترم، عباس منِ پشت و پناهت
اون روزی که، به کرببلا میرسه راهت
من طاقت دیدن یه لحظه
چشمای پر اشکت و ندارم
من رفتنیام ولی تو رو به
عباس و حسین میسپارم
«من میرم با اینکه کوه دردم
با زهرا تو گودال بر میگردم»
نظرات
نظری وجود ندارد !