خواجه‌ی قنبر و سرحلقه خوبان جهانی

خواجه‌ی قنبر و سرحلقه خوبان جهانی

[ حنیف طاهری ]
خواجه‌ی قنبر و سرحلقه خوبانِ جهانی
یاور بی‌مددان و بهر درد دوایی

رهبر دین مُبینی، لنگر عرشِ بَرینی
ساقیِ کوثر و فرمانده‌ی این ارض و سمایی

یا علی در هر دو جهان رهبری و راهنمایی
مصدر کلّ صفاتی و سزاوار ثنایی

کَشتی دین را لنگر، عرش برین را زیور
خیرُ النساء را همسر، دینِ مُبین را رهبر

هم دریا هم چشمه و جوی
حقّاً حقّاً حقّاً هو

حیدر حیدر یا حیدر...

معدن و خوان کرامت تویی ای شاه ولا
همسر دخت نبی فاطمه‌ی خیرُ النسائی

فاتح خیبر و جانِ نبی و رکن امامت
مایه‌ی خوش‌دلی و شادی و عیش و صفایی

قبله‌ی اهل وجودی و سزاوار سجود
کعبه‌ی اهل صفایی، زمزمِ روح صفایی

عرش برین در فرمانش، همچو پیمبر ایمانش
جبریل امین دربانش، دست همه بر دامانش

جلوه نماید بر هر سو
حقّاً حقّاً حقّاً هو

حیدر حیدر یا حیدر...

چاره‌ی درد دلم کن علی ای شاه ولا
تو که هم چاره‌ی دردی و به هر درد شفایی

دست تو دست خداوند کریم است علی‌جان
تو خود ای مظهر مَردی و وفا، شیر خدایی

قادر و مرشد و مفتاحِ نجات و تو شَه دینی
به رضامندیِ خلّاقِ دو عالم تو رضایی

مُلک جهان را سلطان او، حافظ دین و قرآن او
سرچشمه‌ی جاویدان او چشم یک عالم جانب او

جلوه نماید بر هر سو
حقّاً حقّاً حقّاً هو

حیدر حیدر یا حیدر..‌.

نظرات