اين كيست كه طوفان شده، ميل خطر كرده؟ در كوچكي خود را، علمدار دگر كرده اين كه برای مادرش، مردی شده حالا خسته شده، از بس ميان خيمه سر كرده اين كيست؟ كه در پيش روی لشگر كوفه با چه غرور محكمی، سينه سپر كرده آنقدر روی پنجهی پايش، فشار آورد تا يك كمی، قدّ خودش را بيشتر كرده با ديدنش اهل حرم، ياد حسن كردند از بس شبيه مجتبی، عمامه سر كرده اما تمامی حواسش، سمت گودال است آنجا كه حتی، عمه را هم خونجگر كرده آنجا كه دستی بر سر و روی عمو میزد با چكمه نامردی، به پهلوی عمو میزد