اگر دورِ سر حیدر نگردی الهی ای نفس بی حبِّ زهرا اگر رفتی به سینه برنگردی خدا را شکر، ایامم به کام است امیرالمومنین بر من امام است و هرکس که نمیداند بداند نفس بی حُّب او شرعاً حرام است حق روز ازل کل نعم را به علی داد بین حکما حُکم حَکَم را به علی داد سبقت بگرفت اُمّ علی ز اُمّ عیسی روزی که خدا حق قدم را به علی داد از نسل علی یک علی آمد به خراسان یعنی که خدا کل عجم را به علی داد اگر رأیت منم غیر تو سلطان نمیخواهم به غیر گنبدت خورشید در ایران نمیخواهم و کلبهم باسط آیا قبولم میکنی سلطان مرا نذر است در آن دیگر درمان نمیخواهم آقا جانم.... دم باب الجواد اذن دخولت را که میخوانم مرا با خود ببر بهتر از این پایان نمیخواهم به وقت مرگ میآیی به بالینم یقین دارم شروع وعدههای توست پایانی که من از نسل علی یک علی آمد به خراسان یعنی که خدا کل عجم را به علی داد هر مملکتی تابع فرمان امیریست ایران دل افتاده به غم را به علی داد میخواست به تصویر کشد قدرت خود را در معرکه شمشیر دو دم را به علی داد رفتند به بیراهه و خوردند به بنبست تا بوده علی بوده و تا هست علی هست