امام رضا قربون كبوترات
13316
198
- ذاکر: محمدحسین پویانفر
- سبک: زمزمه
- موضوع: امام رضا (ع)
- مناسبت: مجلس اول فاطمیه
- سال: 1395
امام رضا قربون كبوترات
يه نگاهي هم بكن به زير پات
من اومدم پيش تو زانو زدم
خودمم خوب ميدونم چقدر بدم
خبر دارم از همه دل ميبري
دل هاي شكسترو خوب ميخري
قرارمي صاحب اختيارمي
واسه من همين بسه كنارمي
ميخام بگم كه تويي پناه من
كرمت بيشتره از گناه من
بذار تايه دل سير نگاهت كنم
اومدم از ته دل صدات كنم
امام رضا قربون كبوترات
يه نگاهي هم بكن به زير پات
من اومدم پيش تو زانو زدم
خودمم خوب ميدونم چقدر بدم
خبر دارم از همه دل ميبري
دل هاي شكست رو خوب ميخري
اجازه هست تا بيوفتم روي پات
بخونم روضه براي زائرات
بذار بري به كنار بستري
اين روزا كه بي قراره مادري
آتيش گرفت همه ي بال و پرش
بميرم جلو چشاي دخترش
يه جور زدن كه روي زمين نشست
به خدا كه قلب آسمون شكست
یه بی حیا
اومدش توو کوچه ها
سیلی زد به مادر تو بی هوا
غرور تو و دل مضطرت شکست
گوشواره تو گوشِ مادرت شكست
توو کوچه ها
یه صدا شنیده شد
چادری که رو زمین کشیده شد
خوده خدا
روضه خون فاطمه اس
توی کوچه ی رد خون فاطمه اس
چهل نفر
درِ خونه اومدن
مادرت رو تازیونه میزدن
اون نانجیب که به در زدش لگد
به بابات علی میزد حرفای بد
[میخ کوتاه بیا همسرم از پا افتاد ...
این غم کجا برند که تو را مردها زدند ...]
چه روزی بود
اون غروب پر بلا
باز گریز روضه میره کربلا
توو قتلگا
پیرمردا با عصا
میزدن به اون مُرَمِلُ الدِّما
توو خیمه ها
ناله ها شنیده شد
معجر از سر زنا کشیده شد
***
يه نگاهي هم بكن به زير پات
من اومدم پيش تو زانو زدم
خودمم خوب ميدونم چقدر بدم
خبر دارم از همه دل ميبري
دل هاي شكسترو خوب ميخري
قرارمي صاحب اختيارمي
واسه من همين بسه كنارمي
ميخام بگم كه تويي پناه من
كرمت بيشتره از گناه من
بذار تايه دل سير نگاهت كنم
اومدم از ته دل صدات كنم
امام رضا قربون كبوترات
يه نگاهي هم بكن به زير پات
من اومدم پيش تو زانو زدم
خودمم خوب ميدونم چقدر بدم
خبر دارم از همه دل ميبري
دل هاي شكست رو خوب ميخري
اجازه هست تا بيوفتم روي پات
بخونم روضه براي زائرات
بذار بري به كنار بستري
اين روزا كه بي قراره مادري
آتيش گرفت همه ي بال و پرش
بميرم جلو چشاي دخترش
يه جور زدن كه روي زمين نشست
به خدا كه قلب آسمون شكست
یه بی حیا
اومدش توو کوچه ها
سیلی زد به مادر تو بی هوا
غرور تو و دل مضطرت شکست
گوشواره تو گوشِ مادرت شكست
توو کوچه ها
یه صدا شنیده شد
چادری که رو زمین کشیده شد
خوده خدا
روضه خون فاطمه اس
توی کوچه ی رد خون فاطمه اس
چهل نفر
درِ خونه اومدن
مادرت رو تازیونه میزدن
اون نانجیب که به در زدش لگد
به بابات علی میزد حرفای بد
[میخ کوتاه بیا همسرم از پا افتاد ...
این غم کجا برند که تو را مردها زدند ...]
چه روزی بود
اون غروب پر بلا
باز گریز روضه میره کربلا
توو قتلگا
پیرمردا با عصا
میزدن به اون مُرَمِلُ الدِّما
توو خیمه ها
ناله ها شنیده شد
معجر از سر زنا کشیده شد
***
نظرات
نظری وجود ندارد !