از بس سخاوتمندی، اسمت جواده آقا که از سر این عالَم، لطف بیحدت زیاده آقا رسیدی از راه و خوش درخشیدی تو به قلبِ بابا امید بخشیدی تو در این عالم انعکاس خورشیدی تو که بانیِ لطف و سخایی آقا شبیه امام رضایی آقا بابِ مرادِ همهی عالمِ امکانی تو ولیعهد و پسرِ حضرت سلطانی یا جواد الائمه... رزق همه از دست پُر مِهر تو میباره بیمه شده دنیای اون که حرزتو به سینه داره نگاهم کردی جلا گرفتم آقا چقدر حاجت از شما گرفتم آقا من از دستت کربلا گرفتم آقا همیشه و هر جا کنارم بودی تو مظهر لطف و سَخا و جودی بابِ ورودِ حرمِ حضرت سلطانی تو پسرِ با کرَمِ حضرت سلطانی یا جواد الائمه... تو جلوهای از نورِ خورشیدی و مهتابی مشکلگشای عالم، تو بابَ الحوائجِ اربابی بنازم آیینهی علمداریتو تو گهواره جلوهی علی داری تو اگرچه طفلی خودت یه سرداری تو شبیه حسین و حسن میخندی مبارکه ارباب عجب فرزندی حال دلم خوبه چقدر با علیِ اصغر هرکی دوسش داره بگه یا علیِ اصغر یا علیِ اصغر...