زیر بارون قدم می‌زنم

زیر بارون قدم می‌زنم

[ حسن عطایی ]
زیر بارون قدم می‌زنم 
تمامیه عشق‌های دنیا را بهم می‌زنم
با نعره‌ی جوونی دم می‌زنم 

عشق به جز جنون یه بهتانه 
عشق یه گل قد گلستانه
عشق فقط گل پسر شاه خراسانه

عشق یعنی یکی یدونه‌ی رضا
عشق یعنی تلاطم همین روزها
عشق یعنی نزدیکی میلاد مولا

یا جوادالائمه(۳)

باز به یمن قدوم جواد
بارون فرخنده عطر و شکوفه میاد
می‌خوونه آسمون با یه قلب شاد

عشق خود روشنی ماه
عشق همین  اشک‌های بی‌گاه 
عشق فقط مرقد کاظمین، والله
علی، علی

عشق یعنی حال و هوای زائرها 
عشق یعنی دست‌های خالی و دعا
عشق یعنی ایوون طلایی مولا

یا جوادالائمه(۳)

نظرات

عالی