از ازل بار امانت به سر شانهی اوست همه عالم به سر سفرهی شاهانهی اوست نه فقط که ملائک همه گریانِ حسین این حسین کیست که عالم همه دیوانهی اوست کشتی نجاتی، نور کائناتی مولانا حسین جان، مولانا حسین جان کشتی نجاتی، نور کائناتی قبلهی دو عالم، ای شور دمادم از ازل سایه به روی سر دنیا داری تکیه بر سلطنت عرش معلّی داری فاطمی سیرتی و شوکت حیدر داری آنچه خوبان همه دارند تو یکجا داری مصباح الهدایی، شاه کربلایی مولانا حسین کربلات بهشتم، عشقت سرنوشتم مولانا حسین کشتی نجاتی، نور کائناتی مولانا حسین... سلام الله علی خون خدا ثارالله نشود سایهی تو از سر عالم کوتاه نام تو زینت عرش است خدا میداند چقدَر نام تو زیباست اباعبدالله نور قلب زهرا، تاج سر دنیا، شاه کربلا ذکر طور موسی، ای پنهان و پیدا، شاه سر جدا کشتی نجاتی، نور کائناتی مولانا حسین... تربت تو بهخدا عین شفا باشد و بس نجف و کربوبلا سعی و صفا باشد و بس کعبه یک سنگ نشان است که ره گم نشود کعبهی اصلی ما کربوبلا باشد و بس ای ذکر جنونم، ای ورد زبونم مولانا حسین تنها تکیهگاهم، بیعشقت تباهم مولانا حسین