همسفر همسفرت رو جا نذار، من غریبم

همسفر همسفرت رو جا نذار، من غریبم

[ حسین عینی فرد ]
(همسفر همسفرت رو جا نذار، من غریبم) ۳
(خواهر بی کست رو تنها نذار، من غریبم) ۲

حالا که مادر نداری، من باید برات بمیرم
سرتو بالا بگیر تا از گلوت بوسه بگیرم

(آه، تو باید بری تا زنده بمونه ایل و تبارم
آه، من باید گوشواره‌های دخترت رو دربیارم) ۲

جان اخاه، جان اخاه سنه قوربان اخاه...

(آخرش کرب و بلا شد وطنت، ای غریبم) ۳
(میری و پا میذارن روی تنت، ای غریبم) ۲

آه چشم به راه تو نشسته
نیزه و خنجر و دشنه

پیرهن کهنه به تن کن
تا تنت نشه برهنه

(وای، کاری می‌کنن تو سینه می‌مونه تموم‌ حرفام) ۲
وای، بدن زخمی تو برهنه میشه جلو چشمام

جان اخاه جان اخاه سنه قوربان اخاه...

نظرات