ای جانِ جهان، جهانِ جان اَدرِکنی قَیومِ زمین و آسمان، اَدرِکنی احیاگرِ صد دَمِ مَسیحا، اَلغوث یا حضرتِ صاحِبَالزَمان، اَدرِکنی یا صاحِبَالزَمان، یا صاحِبَالزَمان ... ***** آمدم ای شاه، پناهم بده خطِ امانی ز گناهم بده ای حرمت مَلجَإِ درماندگان دور مران از در و راهم بده ای گُلِ بیخارِ گلستانِ عشق قُربِ مکانی چو گیاهم بده لایقِ وصلِ تو که من نیستم اذن به یک لحظه نگاهم بده ای که حریمت به مَثَل کهرباست شوق و سبکخیزی کاهم بده تا که ز عشقِ تو گدازم چو شمع گرمیِ جانسوز به آهم بده لشکرِ شیطان به کمینِ مناند بیکَسَم ای شاه، پناهم بده از صفِ مژگان نِگَهی کُن به من با نظری یار و سپاهم بده در شبِ اول که به قبرم نَهَند نور بدان شامِ سیاهم بده ای که عطابخشِ همه عالَمی جملهیِ حاجاتِ مرا هم بده ***** مَزَنیدَم، مَبَریدَم که در این دشت مرا کاری هست گُل اگر نیست، ولی صحنهیِ گلزاری هست هرچه باشم نوکرم، آقام علی موسی الرضا روزهایِ سخت آقا جان، به دادم میرسد مدد کن به پایِ تو محکم بمانم به پایِ تو تا پایِ جانم بمانم اجازه بده تا مُحَرَم بمانم تصدق کن ای ذوالکَرَم کربلایی تو مولا علی ابن موسی الرضایی