حنیف طاهری

آروم آروم داره میشه همه غصه ها شروع

4971
17
آروم آروم داره می‌شه همه غصّه‌ها شروع
مکن ای صبح طلوع، مکن ای صبح طلوع

قصّه هست قصّه‌ی کینه، قصّه‌ی سنگ و سبو
مکن ای صبح طلوع، مکن ای صبح طلوع

وای من چه بغضی دارد زینب تو گلو
مکن ای صبح طلوع، مکن ای صبح طلوع

عصر فردا می‌شه با رأس بریده روبه‌رو
مکن ای صبح طلوع، مکن ای صبح طلوع

عصر فردا می‌زنند صاحب دین و با وضو
مکن ای صبح طلوع، مکن ای صبح طلوع

می‌خوره نیزه و شمشیر و سنان از همه سو
مکن ای صبح طلوع، مکن ای صبح طلوع

تشنگی می‌گیره از چشمای خسته دیگه سو
مکن ای صبح طلوع، مکن ای صبح طلوع

می‌شه بین خاک و خون کعبه‌ی زینب زیر‌ و‌ رو
(مکن ای صبح طلوع، مکن ای صبح طلوع)۴

حرم و شعله و حرف‌های عدو
مکن ای صبح طلوع، مکن ای صبح طلوع

حرم و شعله و حرف‌های مگو
مکن ای صبح طلوع، مکن ای صبح طلوع

چه قیامتی می‌شه تو خیمه‌های بی عمو
مکن ای صبح طلوع، مکن ای صبح طلوع

می‌شه مردن برای طفل سه ساله آرزو
مکن ای صبح طلوع، مکن ای صبح طلوع

می‌گیرن فاطمه‌ها با آستین‌های پاره رو
مکن ای صبح طلوع، مکن ای صبح طلوع

نظرات

نظری وجود ندارد !

لیست پخش