چه بوی دودی بازم - پیچیده توو مدینه میسوزه باز یه خونه - توی آتیش کینه ۲ می باره غربت چه بیامون یه پیرمردو کشون کشون میبرن این قوم نامسلمون نمیرسه صدا به صدا بدون عمامه و عبا میبرن آقا رو بیمدارا انگار نه انگار پسر زهراس انگار نه انگار موهاش سپیده حرمت نگهدار واسهی سنش داری میبینی قدش خمیده شیخ الائمه امام صادق ۴ آقا با قلب زخمی - داره توو کوچه میره همونجا واسه مادر - یه روضه باز میگیره ۲ توو کوچهها مادرو زدن چه حالی داشته امام حسن بچهها چی توی کوچه دیدن حق رسول خدا نبود که صورت زهرا شد کبود سوخت چادرش توو آتیش نمرود انگار نه انگار پشت اون در بود انگار نه انگار زیرِ در افتاد رد میشدن از روی در ای وای مادر همونجا بود دیگه جون داد وای از غریبی امون از این غم ۴ اشعار آیینی بیپلاک