شبهای غربت دل من میره بقیع برا زیارت فدای صبرت من بمیرم که هنوز خاکی قبرت ۲ غصه پیرت کرد ای آقا خونَتو آتیش زدن اما درد تو خونت بسوزه نیست درد تو غمهای دیرینه است روضهی میخ در و سینه است حرف این یکی دو روزه نیست ۲ وای با سر افتادی بین شعله ها به یاد مادر افتادی مادر ای مادر پشت در میزدنش جلو چش حیدر مادرم زهرا مادرم زهرا ۴ تنهای تنها آخه شاگردات کجان آقای تنها دستاتو بستن حرمت شیخ الائمه رو شکستن ۲ دشمنت از دست تو شاکی سر و صورتت شده خاکی جون تو رسیده بود بر لب می کشیدنت با نامردی دست بسته گریه میکردی رو لبت وای از دل زینب ۲ وای میزنی ناله کوچه وضعش خیلی بهتر از توو گوداله قتلگاه غوغاست سر غارت لباس کُهنَشَم دعواست جدی المظلوم جدی المظلوم ۴ اشعار آیینی بیپلاک